شهید اصغر کریمی در دی ماه سال 1348 در شهر ورامین چشم به دنیا گشود و دوران کودکی را در روزگاران سپری کرد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایشان تقریبا 1 سال داشتند و از همان دوران کودکی علاقه زیادی نسبت به مسجد و انقلاب داشتند تا جایی که چقدر اصرار داشتند که وارد بسیج محل شوند اما به علت اینکه سن ایشان کم بود ایشان را به عضو قبول نمی کردند و به ایشان می گفتند که ان شالله در آینده شما را ثبت نام می کنید. اما ایشان ناامید نشدند و در اردوهایی که از طرف بسیج برای نونهالان و نوجوانان برگذار می شد شرکت میکردند ضمن اینکه در مدرسه ایشان مشغول خواندن درس بودند.
بعد از اینکه چند سالی از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران گذشت ایشان تصمیم گرفتند که به جبهه بروند و برای ثبت نام به بسیج مرکز شهر رفتند. اما آنجا اسم ایشان را ثبت نکردند. به علت اینکه سن ایشان کم بود ایشان در آنجا آنقدر التماس کرد اما قبول نکردند تا جایی که ایشان به گریه افتادند. بالاخره تصمیم گرفت با بالا بردن سن خود به صورت تقلبی به جبهه برود آنقدر خوشحال بود که نمی توان خوشحالی او را وصف نمود در دفعه اول ایشان به صورت پشتیبانی در سال 1363در جبهه حضور یافتند مدت سه ماه در جبهه حضور داشتند و بعد که از جبهه برگشتند. به خاطر اینکه به جبهه رفته بود بسیج محل ایشان را پذیرفت. در این موقع ایشان به فعالیت های مذهبی همچنان ادامه می دادند در نماز جماعت جلسه قرآن، در دعای کمیل که کیلومتر ها تا محل سکونت فاصله داشت ایشان شرکت می کردند تا اینکه برای بار دوم تصمیم گرفتند که برای آموزش نظامی به پادگان بروند.ایشان را برای آموزش به پادگان 21حمزه سید الشهدا اعزام کردند و بعد از اتمام آموزش ایشان در سال 1364به کردستان رفتند و مدت سه ماه در کردستان بود و با دشمنان اسلام در حال نبرد بودند و بعد از برگشتن از کردستان در سال 1365دوباره به جبهه باختران حضور یافتند ومدت سه ماه هم در آنجا با مزدوران بعثی نبرد کردند وبعد از بازگشت باختران در سال 1365 دوباره به جبهه جنوب در گردان میثم تیپ حضرت رسول (ص) مشغول مبارزه با دشمنان اسلام وخودسازی شدند که در این مدتی که در جبهه بودند در عملیات شلمچه ایشان از ناحیه پا مجروح شدند و به پشت جبهه منتقل شدندو بعد از اینکه پای ایشان بهبود یافت در سال 1366 بود که به جبهه رفتند و در عملیات بیت المقدس 2 در مائوت شربت شیرین شهادت را نوشیدند و به لقا دوست و یار و معبود خود رسیدند وبالاخره به آرزوی دیرینه اش رسید. این شهید عزیز خصوصیات اخلاقی بارزی داشت موقعی که در خارج از خانه بودند با بچه های کوچک خانه مانند خود بچه ها رفتار میکرد در دوستی بسیار باوفا بودند و همیشه دل سوز انقلاب و مسائل جدیدی که به وجود می آمد بودند. ایشان در همه جا بیش از دوستان دیگر بود و بر سر مسائل جزئی ایشان همیشه گذشت از خودشان نشان می دادن .
بسیار خنده رو و خوش برخورد بود و بسیار عاشق شهادت بود و میگفت: اگر این جنگ تمام شود و من شهید نشوم چه کار کنم در دعاها آن چنان ناله و ذجه می زد گویی که مسائلی که در دعا مطرح میشد به عینه می بیند. شهید اصغر کریمی به آرزوی خودش رسید و روحش شاد باشد ان شالله. خدا ما را هم در ادامه راهش موفق و پیروز بدارد.
————————————————————————————–
————————————————————————————–
در تاریخ 1348 در استان تهران شهر ورامین متولد شد .
پدرش قدمعلی و مادرش مریم نام داشت . وی تا مقطع دوم راهنمایی تحصیل کرد و قبل از شهادت به عنوان محصل اشتغال داشت . نامبرده مجرد بود .
این شهید در سال 1363 با عضویت بسیجی به جبهه اعزام شد و در تاریخ 1366 بر اثر درگیری مستقیم با دشمن در منطقه عملیاتی بیت المقدس 2 در مائوت توسط دشمن بعثی به شهادت رسید . مزار این شهید در حسین رضا واقع می باشد .
منبع: اسناد بنیاد شهید