«ما رأیت الّا جمیلا» را که می شنوی یاد زینب (س) می افتی و صبر و رضایش و یاد علمداریش بعد از عاشورا تا گوش من و تو هم با رشادت و حماسه عاشورائیان آشنا شود. در عصر ما هم کم نیستند مادران شهدایی که زینب گونه گفتند: «ما رأینا الّا جمیلا» و راهی زینبی پیمودند با همان صبر و رضا و تبلیغ...
گروه مستندسازي زينبيان سعی دارد با ثبت خاطرات نهفته در سینه مادران و پدران شهدا، در پيامرساني حماسه فرزندان برومندشان سهمی ناچیز داشته باشد. مجموعه حاضر حاصل بخشی از اسنادی است که این گروه از آذرماه سال 91 تاكنون جمع آوری نموده است.
2 دیدگاه
دوست آسمانی
به نام خدا
کمی پیش از محرم بود ، هفته دفاع مقدس ، که یکی از دوستان از تجربه طرح دوست آسمانی در اردو های راهیان نور گفت و مرا برد به دوران نوجوانی ام و عکس های شهید مصطفی مازح و شهید منیف اشمر روی دفتر هایم .
یاد دوست شهیدم که فراموشش کرده بودم در تهاجم روزمرگی های زندگی ام.
نام تو را شنیده بودم و می دانستم کمی از پسرم بزرگتری.
همان روزها بود که برایش از تو گفتم و پیشنهاد دادم که با تو دوست شود. برایش عجیب بود و گنگ .
شب جمعه آخر هفته دفاع مقدس رفتیم با هم شاخه گلی خریدیم و آمدیم سر مزارت. گفتم “بیا سلام کن . صحبت کن . بگو می خواهم با شما دوست شوم و …” برایش گنگ بود و شاید خجالت می کشید . کمی جلو آمد . تنهایش گذاشتم . نمی دانم چه گفت و شنید که از آن روز تو شدی “آقا مهران”ش!
سر راه کلاس قرآن اجازه می گرفت و می آمد دیدنت.
چه می گفتید و چه می شنید ، نمی دانم .
حالا اما تو دوست مایی .
دوست من و پسرم.
با هم می آییم سر مزارت هر کدام آرام حرفهای خودش را می زند و …
اشتراکات فرازی از وصیت نامه شهید مهران محمدی + فایل لایه باز | زینبیان