آخرین مطالب :

مطالب مرتبط

یک دیدگاه

  1. 1

    محمد

    سلام خدمت شما عزیزان، مدت ها منتظر قرار دادن عکس های شهید عزیز جعفرجو بودم و امروز که صبح عاشوراست توفیق دیدن آن را پیدا کردم تشکر و عرض خداقوت دارم.
    نمی دانم چکونه از جوانی حرف بزنم که حسرت دیدنش بر دلم مانده، نمادی از یک انقلابی دهه شصت، سال ها نام شهید جعفرجو را تنها به عنوان نام یکی پایگاه در شهرمان می شنیدم و به آن بسنده می کردم و قدمی برای شناخت او بر نمی داشتم خدا از سر تقصیراتمان بگذرد.
    محمد وصیت نامه ننوشته بلکه مانیفست حزب اللهی بودن را نگاشته است، آنکه از امام حرف می زد که هیچ مجنون خاک نشینی از لیلی وجودش سخن نگفته است. نمی دانم صدای این شهید را گوش داده اید یا نه؟ آنجا که می گوید “خمینی جانم، روح ا.. روحم” آری خمینی باران رحمتی بود که بر خاک حاصلخیز وجود پر از معرفتی چون شهید جعفرجو بارید و از او عارفی سالک ساخت و گلهای سربرآورده از لسان او در وصیت نامه اش قابل بوییدن است. که مطالب یل حاصل اندکی استشمام از گل های این وصیت نامه است.
    آری در خیل مردمانی غافل که جنگ را برای این کشور مصیبت می دیدند عده ای اهورایی نیز بودند که جنگ را نعمت برای خود می پنداشتند چرا که جنگ بهترین امتحان خدا در این دنیا برای تمییز دادن میان باغیرت از بی غیرت و مومن از مومن نماست.
    محمد که نماد یک انقلابی بصیر است می دانم که مسیر عشق بازی جز با وجود راه بلو ممکن نیست لذا عاشق وجود امام می شود و روحانیت خط امام را تابلوهای راهنمای مسیر انقلابی گری می داند.
    اگر بسیاری از افراز ارزشی جامعه سال ها پس از جنگ به یاد خانواده شهدا افتاده اند و به آنها سر می زنند محمد از همان دوران جنگ عاشق مادر شهید است، تا جایی که وقتی از منطقه می اید اول بر درب منزل برادر شهیدش سعید خدایی می رود تا به همان ثابت کند که رفیق و برادر فقط برای دوران حیات مادی نیست، هنوز نواها و گریه های محمد جعفرجو در گوشم هست که نوار صوتی به جای مانده از او برای دختر شهیدی که منتظر باباست گریه می کند.
    وقتی قلم به یاد دختر منتظر بابا رسید یادم امد امروز روز عاشوراست و روز سیدالشهداء و مجال کم برای خیل مطالبی در خصوص شهید جعفرجو که در دلم مال مآب است. لذا ان شاء ا.. پیام های دیگر برایتان ارسال خواهم کرد.

    پاسخ دادن

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.